حریم عاطفه
ارتباط انسانها با یکدیگر تنوع فراوان دارد. همان گونه که خود مشاهده و گاه تجربه مىکنید برخى افراد ارتباط تحصیلى و
برخى ارتباط خانوادگى دارند و بعضى دیگر ارتباط اقتصادى و برخى ارتباط اجتماعى در سطح محله و شهر. به راستى چه چیز
سبب مىشود رابطهاى را اقتصادى، تحصیلى، اجتماعى یا خانوادگى بنامیم؟ آیا بى هیچ معیارى مىتوان هر رابطهاى را به
هر اسمى نامگذارى کرد؟ چه چیز موجب تنوع و تکثر ارتباط انسانها با یکدیگر و حتّى ارتباط انسان با دیگر موجودات مىشود؟
معیار نامگذارى روابط چیست؟ بى تردید هر نوع ارتباطى همیشه «درست» یا «نادرست» نیست. بر این اساس، ارتباطها قابل
ارزیابى و داورىاند؛ ولى پیش از داورى درباره درستى یا نادرستى ارتباط باید معیار تفاوت ارتباطهاى متنوع و نامگذارىهاى
گونه گون آنها را دریافت
پرواضح است آنچه یک ارتباط را شکل و نامى ویژه مىبخشد، محتواى آن است. محتواى ارتباطها یکسان نیست. در هر
شکلى از ارتباط، چیزى معین و به شیوهاى خاصّ مبادله مىگردد؛ و همین عنصر سبب تنوع روابط مىگردد. ارتباط مادر با
فرزند خردسالش، قبل از هر چیز، یک رابطه عاطفى است و پیامى که مبادله مىشود محبت است. آیا رابطه معلّم و شاگرد
نیز بر همین اساس استوار است؟ پس معیار تنوع ارتباطها و قضاوت دربارهشان محتواى آنها است
شکل ارتباط و وظایف و نقش افراد در آن، بر اساس محتوا معین مىگردد. بنابراین جنسیت هرگز تعیین کننده محتواى ارتباط
نیست تا بر پایه آن درباره درستى و نادرستى یک رابطه داورى کنیم و بگوییم آیا ارتباط دختر و پسر خوب است یا نه؟
چه بسیار زنانى که با مردان ارتباط اقتصادى دارند و در خرید و فروش روزانه شرکت مىکنند. آیا در صحت یا غلط بودن این
ارتباطها مىتوان با نگاه به جنسیت قضاوت کرد؟
آنچه سبب مىشود این روابط استحکام یافته، سالم بماند، اهداف مورد نظر طرفین را تأمین کند و رابطهاى درست تلقى
گردد، رعایت قوانین حاکم بر آن و فراتر نرفتن دو طرف از آن محدوده ویژه است. هر ارتباطى، اگر قانونمند نباشد، رفتارها از
محدوده ویژه آن رابطه فراتر رود، مرزها شکسته شود و مقرراتش رعایت نگردد، نادرست است و به زیان دو طرف مىانجامد؛
براى مثال، اگر در روابط اقتصادى مرزها شکسته شده، ارتباطهاى عاطفى رخ نماید، محبتِ صرف مبادله شود و رفتارهاى
اقتصادى از زمینههاى عاطفى متأثر گردد، افزون بر ناسودمندى به از کف رفتن سرمایه و فراهم آمدن زمینه سوء استفاده
مىانجامد
بنابراین، ارتباط انسانها بایکدیگر بر اساس معیارى خاصّ که محتواى آن ارتباط را بیان مىکند، تعیین مىشود و بر همین
اساس، مىتوان درباره درستى و نادرستى آن قضاوت کرد. وقتى از ارتباط دختر و پسر سخن مىگویید، مرادتان چه نوع
ارتباطى است؟ باید نوع آن مشخص گردد تا بتوان درباره درستى و نادرستى اش داورى کرد. آیا مراد ارتباط آموزشى و
تحصیلى است یا اقتصادى یا اجتماعى و یا...؟ اختلاف جنسیت طرفین ارتباط در مقررات کلى و برخى از شرایط روابط انسانى
مؤثر است؛ ولى محتواى روابط را تعیین نمىکند. بدین سبب، ارتباطى خاصّ به نام ارتباط دختر و پسر نداریم. ما در کلاس
درس شرکت مىکنیم و از محضر استادى که از جنس مخالف است، بهرمند مىشویم و ارتباط آموزشى برقرار مىگردد؛ ولى
هرگز در درستى این ارتباط که بر مقررات یاد دهى و یادگیرى استوار است، تردید نداریم. البته اگر در همین کلاس پیامى جز
یاددهى و یادگیرى مبادله شود - حتّى اگر موعظه باشد - ما را از تحصیل که هدف اصلى است، دور مىسازد و چه بسا سبب
زیانهاى جبرانناپذیر مىگردد. در عالم معرفت و علوم بشرى و روابط انسانى هزاران نوع ارتباط مشروع و صحیح مطرح است
که جنسیت در محتواى آنها مؤثر نیست و یا تأثیرى اندک دارد. این روابط هرگز حساسیت آفرین و تنش برانگیز و ممنوع و
مطرود به شمار نمىآید؛ زیرا شکل روابط معین است و از چارچوب خود تجاوز نمىکند؛ به بیانى دقیقتر، حد و مرزها رعایت
مىگردد و بدین سبب از آفات و آسیبها مصون مىماند. بنابراین، نمىتوان داورى درباره روابط را بر جنسیت استوار ساخت.
هر رابطهاى اگر از مسیر خود منحرف گردد، آفت آفرین و زیانبار مىشود؛ هر چند دو طرف آن همجنس باشند
با این سخن، اینک خود باید درباره درستى و نادرستى ارتباط با جنس مخالف نیک داورى کنید. ارتباط با جنس مخالف چه نوع
ارتباطى است و در پى برقرارى چه نوع ارتباطى هستید؟ اگر این ارتباط آموزشى است و نقش هر یک تعریف و معین شده
است - براى مثال شما معلّم هستید و طرف دیگر دانشآموز و در این ارتباط جز پیام آموزشى مبادله نمىشود و جز یاددهى و
یادگیرى هدفى تعقیب نمىگردد - هرگز مطرود نیست و کاملاً درست و پسندیده است. ناگفته پیدا است، اگر در ضمن همین
ارتباط آموزشى، ارتباطى دیگر شکل گیرد؛ براى مثال استاد و دانشآموز به مبادله کالا (خرید و فروش) یا محبت روى آورند،
ارتباط آموزشى آنها سالم و قابل اعتماد و صحیح نخواهد بود و از اهداف آموزشى باز مىمانند. بى تردید این نوع ارتباط
آموزسى نادرست است و افزون بر شرع مقدس، هر عاقلى آن را مردود مىشمارد
بنابراین، آنچه درستى یا نادرستى ارتباط را تعیین مىکند رعایت مقررات و شرایط حاکم بر ارتباط و پایبندى به نقش و حدود
رفتارى تعیین و تعریف شده دو طرف است نه جنسیت آنها
نکتهاى که یاد کرد آن ضرورت دارد، دقّت و توجّه مستمر به عوامل تهدید کننده ارتباط سالم است. این عوامل با توجّه به نوع
ارتباط تغییر مىکنند؛ براى مثال عوامل آسیب رسان به ارتباط اقتصادى با یک مسلمان با عوامل تهدیدگر ارتباط اقتصادى با غیر
مسلمان تفاوت دارد. مهمتر از آن، ارتباط اقتصادى با انسان غیر مسلمان به دقّت و احتیاط بیشترى نیازمند است. از آنجا که
غیر مسلمان به بسیارى از مقررات اقتصادى دینى معتقد نیست، باید در ارتباط با وى به ویژگىهاى شخصیتى، آیین و نظام
اعتقادى و ویژگىهاى طبیعى و زیستى و روانى و اخلاقىاش توجّه داشت تا ارتباط از ناحیه این عوامل آسیب نبیند. همان
گونه که ارتباط اقتصادى با غیر مسلمان حساسیت بیشتر مىجوید، هر نوع ارتباط با جنس مخالف نیز به حساسیت و
مواظبت خاصّ نیاز دارد؛ زیرا جاذبه طبیعى و زیستى دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانى، زمینه انحراف ارتباطهاى انسانى را
فراهم مىسازد و ارتباطها را تحت تأثیر قرار مىدهد. بنابراین، حتّى در روابط آموزشى نباید از آفاتى که در جاذبههاى زیستى
ریشه دارد، غفلت کرد؛ زیرا روابط انسانى سخت از این ناحیه آسیب مىپذیرد و به انحراف مىگراید. بر این اساس، شارع
مقدس به ما هشدار مىدهد که هر گاه دو غیر همجنس، در قالب هر ارتباطى، در مکانى خلوت و دور از دید دیگران قرار گیرند
شیطان نیز با آنها خواهد بود و روابط صحیح را تهدید مىکند