حریم عاطفه
یافتههاى روانشناسى نشان مىدهند که توسّل به خودنمایى و خودآرایى، بیشتر در بین دخترانْ رواج دارد. همچنین تجربه بشرى نشان مىدهد که در تصاحب قلبها، پسر، شکار است و دختر، شکارچى! همچنان که در تصاحب جسم و وجود مادّى، دختر، شکار است و پسر، شکارچى! میل دختر به خودآرایى، از این حسّ شکارچىگرى او ناشى مىشود که خداوند براى هدف متعالى «پیوند همسرى» در طبیعت و سرشت او نهاده است. کمتر اتفاق افتاده است که پسران، لباسهاى بدننما و آرایشهاى تحریک کننده به کار ببرند. بعضى از دختران، بیشتر به حکم طبیعت خاص خود، مىخواهند دلبرى کنند و پسر را دلباخته خود سازند. این یژگى، البته فرصت تفکّر و انتخاب عاقلانه را از طرفین مىگیرد. بنابراین، مىتوان گفت که انحراف برهنگى، از انحرافهاى مخصوص دختران یا غالب در آنهاست و لذا دستور پوشش هم براى آنان و به اقتضاى طبیعت لطیف آنان، سختگیرانهتر است. کسانى گفتهاند که اگر پسران و دخترانْ آزاد باشند، اشباع مىشوند و عطش آنها کمتر مىشود ؛ امّا تجربه جوامع گوناگون، نشان داده است که این چنین نیست. مگر چشمچرانىها و روابط غیر قانونى و خشونت علیه زنان و ناامنى فضاهاى اجتماعى براى دختران و... در جوامع آزاد غربى، کمتر شده است؟ جسم سالم و روح زیبا و شخصیّت مطلوب اجتماعى، گوهرها و سرمایههاى دختران و پسران جواناند. کدام انسان خردمندى بهترین سرمایههاى خویش را در معرض استفاده هر کس و ناکس قرار مىدهد؟ علّتِ بیشتر بودن پوشش قانونى دختران در جامعه و فرهنگ ما، منع کامجویى جنسى از آنان است که قطعاً به دوام بیشتر کانون خانواده و صمیمیت و محبت و دلبستگى بیشتر آنها در زندگى مشترک آیندهشان خواهد انجامید. دختر و پسرى که قبل از ازدواج، عفیفانهتر زیستهاند و ازدواجشان نخستین تجربه آنها در هرگونه رابطه جنسى است، خوشبختتر زندگى مىکنند. پس در واقع، دختران، با رعایت حدود پوشش، به سلامت زندگى آینده و سالمتر ماندن همسر آینده خود، کمک کردهاند و البته چنین خویشتندارى و عفافى از سوى پسران نیز تضمین خوبى براى زندگى آینده خود آنهاست. شاید یک علّت اینکه جوانان امروز در جوامع غربى از ازدواج، گریزان هستند، همین باشد ؛ زیرا آنان ازدواج را براى خود، یک محدودیت مىدانند و اکثر کامجویىهاى آنها در غیر محیط خانواده و در غیر کادر رسمى و در جریان معاشرتهاى آزاد و در محیطهایى غیر از خانه انجام مىپذیرد. طبیعى است که براى چنین کسانى، ازدواج، آغاز محرومیت است. برخلاف فرهنگ اسلامى که در آن، ازدواج جوانان، پایان محرومیّت و آغاز یک زندگى نوین و نیز کانون محبّت و فضایى براى کمالجویى و پیشرفتِ دوشادوش است. براى رسیدن به چنین سعادتى است که اسلام، به صورتى جدّى، مسلمانان را از دوستى با جنس مخالف، نهى مىکند.
آیا پوشش دختران، مانع رشد آنها نیست؟ پوشش مطلوب اسلام (بدون آنکه بر نوع خاصّى از پوشش، اصرار بورزیم)، براى دختر، مانع هیچگونه فعالیت فرهنگى و یا اجتماعى و اقتصادى و سیاسى نیست. آنچه موجب بههم ریختگى جامعه و فلج شدن نیروهاى فعال اجتماع مىگردد، آلودهشدن محیط کار و تحصیل و...، با آزاد گذاشتن لذّتجویىها و چشمچرانىهاى مردان و میدان دادن به عشوهگرىها و خودنمایىهاى دختران در محیط عمومى است. اگر در محیط دانشگاه، دختران، بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشى نداشته باشند، بهتر درس مىخوانند، فکر مىکنند و به سخن استادْ گوش مىدهند، یا وقتى که در کنار هر پسرى یک دختر آرایش کرده و با وضع نامتناسب (با کلاس و درس)، نشسته باشد؟ انصافاً کدام روش، التهاب را در دختران و پسران، کاهش مىدهد و به نفع آنهاست؟ و عقل، کدام را تصدیق مىکند؟ آیا اگر پسران ما در خیابان و کوچه و بازار و مدرسه و اداره و کارخانه و... با رفتارهاى فریبنده و سخنان و وعدههاى شعارگونه و غیر واقعى، دائماً در صدد یافتن دختران پاک و ساده و صمیمى جامعه باشند و هر بار، با فرو نشستن عشقهاى سطحى و خامشان به دیگرى رو کنند، آرامش و امنیّتى براى دختران ما خواهد ماند؟ به تجربه ثابت شده است که هر محیطى که در آن، رفت و آمد و آمیزش کمترى میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصى افراد رعایت شده، در آنجا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشترى داشتهاند و در کار و تحصیل، موفقتر بودهاند.
عفاف، مصونیت است تقریباً در تمامى فرهنگها و جوامع، دختر، هر اندازه متینتر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را پوشیدهتر نگه دارد و کمتر در معرض تماشاى بیگانگان قرار گیرد، بیشتر مورد احترام و ارزش پسر است. حتى افراد بىبندبار هم هنگامى که سر عقل مىآیند و مىخواهند تشکیل خانواده بدهند، براى گزینش همسر، به دنبال دخترى پاک و عفیف که تا قبل از آن با هیچ پسرى رابطه نداشته باشد، مىگردند. اصولاً افراد پاک و عفیف که به عفاف، شناخته شدهاند، از دسترس آزاد افراد منحرف و آلوده، به دور هستند. قرآن مىفرماید: «رعایت حریم عفاف (در روابط اجتماعى) از سوى زنان، براى این است که به عفاف و پاکى شناخته شوند و از آزار و اذیت بیماردلان، به دور باشند». (احزاب، آیه 59) خودنمایى یا عرضه کردن خود به نامحرمان، از عزّت و شُکوه دختران مىکاهد و علاوه بر آنکه زمینه را براى نفوذ افراد آلوده و ارتباط با آنان فراهم مىسازد، پسران جوان را که باید مظهر اراده و فعالیت و شجاعت و مردانگى و تصمیم باشند، به افرادى هوسباز، چشم چران و لوده و بىاراده و ضعیف، تبدیل مىکنند. البته اگر دختران در روابط اجتماعى خود در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، کفش ساده به پا کنند و با چادر یا مانتو و روسرى مناسب به مدرسه و دانشگاه بروند، قطعاً خودشان هم آرامش روانىِ بیشترى خواهند داشت و بهتر درس مىخوانند. چهقدر خوب است که دختر جوان مسلمان، در اجتماع، آنچنان رفتار کند که علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاکى از او هویدا باشد و به این صفات، شناخته شود. تنها در این صورت است که بیماردلان (که به دنبال شکار مىگردند) از او مأیوس مىشوند. این، تقریباً یک اصل همیشگى است که پسران ولگرد، به دنبال دختران جِلف و سبک و خودنما مىگردند. اینگونه دختران، گویى وضع لباس و پوشش، راه رفتن و سخن گفتنشان، معنادار است و به زبان بىزبانى مىگویند: به من توجه کن! بهسوى من نگاه کن! مرا تعقیب کن! و... درحالىکه عفاف و رفتار و حرکات سنگین و با وقار دختر دیگر، مىفهماند که دست تعرّض از این حریم، کوتاه است و هیچ پسرى جرئت نمىکند به او تعرّض یا بىاحترامى کند. دختران خوب جامعه ما، انصاف دهند که آیا حقیقت، جز این است؟
پاورقی: 1. سوره بقره، آیه 143. 2.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 19، ح 4971 . 3. همان، ص 18، ح 4969 . 4. الکافى، ج 5، ص 559 5. سوره احزاب، آیه 32 . 6. الکافى، ج 2 ، ص 648.
|